مطالعات فرهنگی و رسانه ایران

مطالعات فرهنگی و رسانه ایران

این تارنما به آخرین مباحث حوزه مطالعات فرهنگی و رسانه ایران با چشم انداز ارتباطی می پردازد.
مطالعات فرهنگی و رسانه ایران

مطالعات فرهنگی و رسانه ایران

این تارنما به آخرین مباحث حوزه مطالعات فرهنگی و رسانه ایران با چشم انداز ارتباطی می پردازد.

کتاب مقدمه ای بر نظریه های فرهنگ عامه، دومینیک استریناتی/ ثریا پاک نظر

«مطالعات فرهنگی و رسانه ایران»- احمد خداداد حسینی در وبلاگ پادنوشته ها و ضد یادداشت ها، یادداشت خوبی در باره نظریه های فرهنگ عامه نوشته است که در این یادداشت نقل می شود.
 
برخوردن به اسامی اندیشمندانی چون آدورنو، گرامشی، مارکوزه، بارت، بنیامین، آلتوسر و... روی جلد یک کتاب خود می تواند بهانه ای باشد برای مطالعه ی آن. اما چیزی که بیش از پیش می تواند کتاب را مورد توجه قرار دهد موضوع کتاب یعنی بررسی نظریات هر یک از از این اندیشمندان درباره ی فرهنگ عامه است. موضوعی که هر چند همه ی ما با مظاهر آن در جامعه مواجه شده ایم اما کمتر پیش آمده که از منظر مطالعات فرهنگی و جامعه شناختی به آن نگاه کنیم. «مقدمه ای بر نظریه های فرهنگ عامه« (گام نو،80، مترجم: ثریا پاک نظر) عنوان کتابی است از دومینیک استریناتی، استاد جامعه شناسی دانشگاه لستر که شامل هفت فصل است و نویسنده در این فصول کوشیده است نظریه های مطرح شده در باب فرهنگ عامه را شرح دهد.


در فصل اول کتاب که عنوان ”فرهنگ توده ای و فرهنگ عامه“ را دارد به نسبتِ میان این دو توجه می شود. استریناتی ابتدا نشان می دهد که با روند صنعتی، شهری و تجاری شدن فرهنگ عامه، جوامع به سمت جامعه ای توده ای پیش می روند که نتیجه ی چنین حرکتی، ظهور فرهنگ توده ای است؛ فرهنگی تجاری و پول ساز که برای بازارهای وسیع تولید شده است. در مقابل، فرهنگ های بومی قرار می گیرند که قدرت ایستادگی ندارند و حذف می شوند. وی سپس به نتایج مخرب این پدیده در سطوح مختلف جامعه می پردازد. مسدله ی بعدی که در این فصل به آن پرداخته می شود فرایند امریکایی سازی است. در واقع فرهنگ عامه ی امریکا به عنوان نمادی که تمام مظاهر منفی فرهنگ توده ای را در خود دارد خطری برای سایر جوامع و به طور خاص انگلستان نشان داده می شود.

فصل دوم کتاب مربوط به دیذگاه مکتب فرانکفورت و به ویژه آدورنو است. نظریه ی بت وارگیِ کالای مارکس و استفاده ی آدورنو از آن که آن را به حیطه ی کالاهای فرهنگی و خصوصاً موسیقی می کشاند، صنعت فرهنگ و قدرت ان در وادار ساختن مردم در پذیرش آن، موسیقی عامه و تفاوت ان با موسیقی کلاسیک و آوانگارد از مباحثی است که در این فصل مطرح شده اند.

استریناتی فصل مربوط به ساختارگرایی و نشانه شناسی را با شرحی از دیدگاه زبان شناسی ساختارگرایانه ی سوسور آغاز می کند. تمایزات او بین زبان و گفتار، تحلیل هم زمانی و در زمانی و رابطه ی دال و مدلول از این مباحث است. سپس نوبت به لوی استراوس می رسد که از ساختاری غیر قابل رؤیت و ناآگاهانه در ذهن انسان سخن می گوید و آن را در ورای اسطوره های اقوام مختلف جست و جو و کشف می کند. اما بخش اصلی این فصل که مربوط به تحلیل فرهنگ عامه از دیدگاه این مکاتب (ساختارگرایی و نشانه شناسی) است، با شرح مطالعات اُمبرتو اکو، رمان نویس و نشانه شناس ایتالیایی، از رمان های جیمز باند اغاز می شود. هدف اکو شناختن و کشف قوانین تغییرناپذیری است که بر ساختار روایی این رمان ها حاکم است.(ص144) این فصل با نگاهی بر اندیشه های رولان بارت و رویکرد نشانه شناسیک او به اسطوره هایِ امروزی پایان می یابد.
  
ادامه مطلب ...

نظریه مند کردن مصرف

«مطالعات فرهنگی و رسانه ایران»- در بحث نظریه مند کردن مصرف به نظریه هایی که در این حوزه وجود دارد می پردازیم. 

مارکس: کارل مارکس از بیگانگی و شی وارگی و غریبه گی می گوید. اینکه کارگر با کالایی که آن را تولید می کند ارتباط نمی گیرد. 

مارکس می گوید: کارگر کالایی را تولید می کند اما نسبت به آن بیگانه است. سرمایه مفهومی محوری است. مفهومی مجرد است. سرمایه در ماشین آلات می باشد.

آلتوسر: برای بررسی مطالعات مارکس باید به نظریات اولیه و ثانویه او نگاه کرد. او نظریات اولیه مارکس را قبول نداشته است. 

در دوره پیش از سرمایه داری، هرچیری که کارگر تولید می کرد، متعلق به خودشان می شد. 

ماکس وبر: بحث منزلت اجتماعی را مطرح می کند. 

عامل فرهنگی در نظریات کالوانیسم مطرح می شود که به پیوریتن ها و نگاه خاص آنها به پدیده مصرف می پردازد.

مارکسیسم چند نکته کلیدی دارد:

1. بیگانگی اجتماعی

2. آگاهی کاذب

در گذشته کارگر بسیاری از چیزهایی را که تولید می کرد را نمی توانست بخرد. 

الگوی قدیمی مصرف، شکل نمادین پیدا نکرده است. 

مارکس ایده آلیست بوده و به نظریات هگل اعتقاد نداشته است.



کتاب مصرف فرهنگ: 

در این کتاب به مساله تفاوت میان نشانه و نماد می پردازد:

  • نشانه: امر محسوس است.
  • نماد: مجرد و انتزاعی است.

فرهنگ هایی که مردم می پذیرند، ممکن است خودآگاه نباشد. 

در حوزه مصرف دو نوع نظریه داریم:

1. نظریات ساختارگرایی: متاثر از بحث های سوسور است. زمان را به مجموعه ای از قواعد زبان تقسیم می کند. که به آن Long و Parol می گویند.

لویی استراوس نیز همین کار را انجام می دهد و در بررسی اسطوره ها به قوانین و معانی درونی و فرهنگ می پردازد.

2. نظریات پسا ساختارگرایی: بیشتر در پسا ساختارگرایی به عنوان پست مدرن به آن می پردازند.

در پست مدرن، واژه  غیبت اهمیت پیدا می کند، تا واژه حضور.

انسان می تواند صبح سنتی و ظهر مدرن باشد.

در مدرن با ثبات روبرو هستیم. اما در پست مدرن با بازنمایی هایی غیر پایدار و متغییر روبرو هستیم. در روش های پوزیتیویستی مدرن به روش های تفسیری و معنایی پست مدرنیستی روبرو می شویم. ما با معانی مختلف روبرو هستیم.

مدرن به امر واقعی و پست مدرن به امر فراواقعی اشاره دارد. در مدرن توجه به هویت های قومی است و تاریخ آن از 1960 تولید شده است. چیزی که اهمیت پیدا می کند، تفاوت هاست. اهمیت کار و مرکزیت کار جای خود را به مصرف گرایی می دهد.